وبلاگ همفکر - اشعار و سروده هایم

دل ســروده ها و دل نوشتـــه هایم

تبلیغات تبلیغات

به یاد پدرم

دل از مهر تو روشن شد ، پدر ، ای صبح تابانم تو آن نوری که می‌تابد به دل در شام حیرانم ز صد آیینه روشن‌تر ، ز هر خورشید تابان‌تر تو پیغام خداوندی ، به جانِ زار و ویرانم مرا یاد تو هر دم چون اذانِ عشق بیدار است به نامت می‌زنم لبخند ، در محراب و میدانم تو آن ساقی که جامم را ز فیضِ مهر پُر کردی من از دست تو نوشیدم شراب وصلِ جانانم به دشت عمر، بی‌باران چو گشتم تشنه و حیران ز ابر لطف تو ، بارید رحمت بر بیابانم برای دیدن روی تو ای شاهنشه دوران ز خاک پای تو باید
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها